يكي از نو

مارس 29, 2008

در راه كه مي آمدي سحر را نديدي!

Filed under: از كتاب هايي كه مي خوانم — برچسب‌ها: , — anew1 @ 11:12 ق.ظ.
«گريه نكن خواهرم. در خانه ات درختي خواهد روييد و درخت هايي در شهرت و بسيار درختان در سرزمينت.»
» و باد پيغام هر درختي را به درخت ديگر خواهند رسانيد و درخت ها از باد خواهند پرسيد: در راه كه مي آمدي سحر را نديدي!»
از كتاب «سو و شون»- سيمين دانشور

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.